دانلودگونه3

متن مرتبط با «در شب قدر چه باید کرد» در سایت دانلودگونه3 نوشته شده است

بزرگترین درس

  • اگه یه روز ازم بپرسن بزرگترین درسی که از پدرت گرفتی که توی زندگی خیلی بهت کمک کرد چی بود ، احتمال زیاد این ماجرارو تعریف میکنم۰۰۰ سوم دبیرستان بودم و داشتم حرفایی که استاد ریاضیمون سر کلاس آموزشگاه زده بود رو واسه بابا تعریف میکردم۰ بابا خیلی جدی برگشت گفت ببین همیشه اینو یادت باشه که کاری نداشته باش کسی چی میگه، ظاهرش چه جوره ، چه جوری فکر میکنه و۰۰۰ تو فقط, ...ادامه مطلب

  • دردو دل

  • خب راستش وبلاگ از اولشم واسه من دوستی بود که پای حرفام میشینه و هیچی نمیگه و من مینویسم واسش و اون توی سکوت نگاهم میکنه و به حرفام گوش میده۰از همون زمانی که یه دختر ۱۶ساله بودم و اولین وبلاگمو ساختم و خاطرات و حرفامو توش مینوشتم تا همین الان۰ الانم دلم میخواد باهاش درد و دل کنم۰میخوام بگم آدما گاهی وقتا خسته میشن۰که وقتی دنیات شبیه آرزوهات نیست ، وقتی بزرگ م, ...ادامه مطلب

  • هوش های دردسرساز ۲

  • در راستای این پست که قبلا شرح داده بودم به تازگی ویژگی های جدیدم رو هم کشف کردم که هوش میان فردی رو در مورد مکان ها و حتی دنیای مجازی هم میتونم تا ۹۰درصد درک کنم۰ به این صورت که من مکانی برم که اتفاقات بدی قبلا توش رخ داده رنجی چیزی اونجا زیاد بود کاملا حس منفیش رو جذب میکنم به حدی که حالم از درون به هم میریزه و نفسم سخت میشه و یه حسی از درون میگه فقط از این, ...ادامه مطلب

  • باید یکی باشه

  • بالاخره باید یکی باشه که توی این هوای خنک پاییزی بدون اینکه من ازش بخوام یهو بگه پاشو حاضر شو دوتایی بریم بیرون۰تا من حاضر شم ماشینو روشن کنه و فلش سلکت خودمو که تو ماشینه بذاره پلی شه و منم تندی آماده شم و بریم تو خیابونا بی هدف فقط توی خیابونا باشیم به آدما و خیابونا نگاه کنیم موسیقی بلند گوش بدیم و هوای خنک و سرد پاییزی بچسبه به جونمون بعد از یکی دوساعت یه جا پارک کنه و بریم قدم بزنیم منم دستامو بذارم تو جیب پالتوم تا دستام یخ نزنه و لذت ببرم که از شدت سرمای هوا بینیم یخ زده و قرمز شده و حرف بزنیم و راه بریم کنار رودخونه بی توجه به زمان و تاریک شدن هوا۰بریم یه جا بشینیم یه نوشیدنی گرم بخوریم و یکم بعدش پاشیم بریم سمت ماشین و باز پلی شه موزیک و زیاد کنم باهاش بخونم و بخنده به اداهام با خوندن آهنگ و جاهایی که بلد نیستم آهنگو الکی میخونم و توی دلم خداروشکر کنم و بریم توی خیابون ها و منم خیره بشم به آدما و خیابونا و مغازه ها و به موزیک گوش بدم و یکی دو ساعت بعد بگه گشنت نیس؟منم طبق معمول بگم نمیدونم و بدونه نمیدونم یعنی آره ولی خجالت میکشم کسی واسم شام بخره و جای پارک گیر بیاره اطراف یه رستوران که تاحالا نرفتیم و من بگم من روم نیس تاحالا اینجا نرفتم نمیدونم چجوریه و بگه بیا بابا این حرفا چیه ۰۰۰بریم شام بخوریم و بعدش بگم دلم نمیخواد بریم خونه و قیافمو ناراحت کنم و بگه باشه هرچی تو ب, ...ادامه مطلب

  • به یاد پدرجان

  • به یاد پدرجان که با این موسیقی هم خوانی میکرد۰۰۰ محمدرضا شجریان - مرغ سحر روحت شاد :), ...ادامه مطلب

  • امشب

  • میدونی چرا اینجارو دوس دارم؟چون میتونم حرفایی که توی ذهنم میمونه و گاهی نمیتونم با کسی بیانش کنم رو اینجا بنویسم۰حرفایی که اینجا نوشتم شاید بعضیاشو خانوادمم ندونن۰مثه امشب۰امشبی که سورپرایز شدیم و خانواده بابا جشن گرفته بودن ، میرقصیدن ، خوشحال بودن و من گاهی میخندیدم ، دست میزدم ولی ته قلبم غم بود چون این جمع بدون بابا برام عذاب آوره همیشه۰باید بین جمعیت بابارو ببینم که داره با خانوادش شوخی میکنه میخنده ، ذوق میکنه ولی وقتی نیست وقتی جای خالیشو میبینم نمیتونم از ته دل خوشحال باشم۰نمیتونم۰۰۰, ...ادامه مطلب

  • هیچ وقت فکرشو نمیکردم

  • خیلی برام جالبه بعد از اون همه دست و پا زدن خدا منو بندازه تو رشته ای که از بچگی علاقه داشتم بهش و وقتی بزرگ شدم یادم رفت ۰یادم رفته بود وقتی دبستان بودم چقد عاشق میکروسکوپ بودم و چقد وقتایی که راهنمایی بودیم و میبردنمون آزمایشگاه مرکزی چقد ذوق زده میشدم۰ترم اول رشته مو دوس نداشتم چون همه درسا تئوری بود ولی از ترم دو که اولین جلسه ی آزمایشگاه رو رفتم رو یادمه۰یادمه که انقد ذوق زده بودم و خداروشکر میکردم که توی راه برگشت به خونه به دوستم پیام دادم که همین بود این همون چیزی بود که دنبالش بودم۰که رسیدم خونه و با نیش باز از علاقه م به کار با میکروسکوپ و کارای آزمایشگاهی واسه مامان میگفتم۰خیلی برام عجیبه که من چه روزا گریه کردم ناشکری کردم گله کردم که خدایا چرا نمیشه اونی که من میخوام۰چرا یه بارم,نمیکردم ...ادامه مطلب

  • شب قدر

  • اولین شب های قدر رو من از زمانی یادمه که راهنمایی بودم و یه غصه ی گنده قد اون سنم تو دلم بود که میتونستم همپای خانم های سن دار مجلس زار زار اشک بریزم و از خدا معجزه بخوام۰از همون زمان شب های قدر و دعاهاش برام حال عجیبی داشت و عجیب حالم خوب میشد۰تاثیرشو وقتی فهمیدم که منشی دکترجراحم چندسال بعد گفت شم, ...ادامه مطلب

  • چقدر قشنگه اون لحظه

  • و چقدر قشنگه اون لحظه که تو میدونی چندوقته انقدر درگیر سختی های زندگیت شدی که نتونستی اون قدری که دلت میخواد واسه خدات بندگی کنی و گاهی هم بنده ی سپاس گزار و خوبی هم براش نبودی و بعدش درست جایی که فکر میکنی که دیگه زندگیت پر از تلخیه ،چنان لطفی در حقت میکنه و چنان شیرینی ای رو وارد زندگیت میکنه که هرچقدرم زمان بگذره باورت نمیشه این بزرگی و بخشش خدارو۰۰۰ و از عظمتش به زانو در میای و سجده میکنی و جز شکر هیچی نمیتونی بگی:) دوست دارم خداجونم۰خیلی زیاد و بابت همه چیز ممنونم ازت :), ...ادامه مطلب

  • بعضی آدما انقدر خوبند...

  • بعضی آدم ها انقدر خوبند که حتی وقتی در بدترین شرایط زندگی ات هم باشی حالت را خوبه خوب می کنند و چنان لبخندی بر لبت می نشیند که تمام سختی ها و مشکلاتت می روند پی کارشان. +درسته خیلی چیزا از دست دادم و زیاد شکست خوردمو و مشکلات زیاد دارم ولی همیشه همینکه خدا نگاهم میکنه و حواسش بهم هست و نشونه هاشو میبینم دلمو قرص می کنه.قطعا من به خاطر این فشارای چندساله عصبی شدمو بعضی وقتا از رفتارام با دیگران که دیگه برام قابل کنترل نیست ناراحت میشم ولی تمام تلاشمو میکنم خودمو خوب کنم. +داشتن دوستای خوبی که علاقه ی دو طرفه داشته باشین و دوستیتون چندین ساله و خانوادگی شد, ...ادامه مطلب

  • چه قدر باید بگذره؟؟

  • نمیدونم چقدره دیگه باید بگذره تا دیگه انقدر شب و روز توی ذهن و یادم نباشی و هر دم اشک نریزم و بغضم گلومو فشار نده و آرزو نکنم کاش اینجا بودی.چند روزه دیگه میشه 4سال که دیگه پیشه مانیستی .به ما گفته بودن زمان که بگذره دردمون کم میشه ولی بابایی من هنوزم همون دختره 17سالم که وقتی فهمید دیگه باباش تو دنیا نیست انقدر شوک شد که تا چند روز فقط خشکش زده بودو اشک نمیریخت.بابا برگرد خواهش میکنم برگرد....,شب قدر چه باید کرد,در شب قدر چه باید کرد ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها