کلیسا روندگانیم

ساخت وبلاگ

من از وقتی یادمه نسبت به کشف و فهمیدن همه چیز کنجکاو بودم۰درست از زمانی که بچه بودم و فهمیدم کلیسا و جاهای مذهبی ادیان دیگه توی شهر وجود داره دوست داشتم بتونم از نزدیک ببینم این مکان هارو و همیشه واسم جالب بوده۰چون همیشه معتقدم به حرفی که خدا توی قرآنش زده که در زمین خدا گردش کنید و ببینید و تفکر کنید۰

وقتی داداش اومد و گفت که تونسته تو یه مراسم فرهنگی کشیش کلیسارو ببینه و باهاش هماهنگ کنه که بتونیم بریم ببینیم اونجارو انقدر ذوق کردم که به سختی شب خوابم برد و صبحم خیلی زود پاشدم چون از آرزوهام بود ولی فقط توی فیلما دیده بودم :دی

اولش که رسیدیم جلوی در کلیسا زنگ زدیم به تلفن کشیش که درو واسمون باز کنه چون یه کم انگاری سخت اعتماد میکنن هرکسی وارد شه و ۰۰۰

کشیش یه آقای مسن سفید و بور و به شدت خوش برخورد بود ۰در کلیسا شبیه در خونه های معمولی بود ولی بالا و روی در علامت صلیب بود۰

یه حیاط بزرگ داشت که سمت راستش بالای ساختمون ناقوس کلیسا بود که گفت زمان اعیاد و نمازهاشون به صدا در میاد۰انتهای حیاطش هم یه باغچه پر از گل بود که مجسمه ی حضرت مریم بالاش بود و سمت راستش یه جای فلزی بود که روش شمع روشن میکردن۰بعد سمت چپ مجسمه روی دیوارش چندتا کاشی سرامیک بود که به دیوار میخ کرده بودن که میگفت مردم نذر میکنن و وقتی حاجتشون برآورده میشه میان و اینارو اهدا میکنن۰ روشون نوشته بود حضرت مریم از تو سپاسگزارم و پایینش مخفف اسمشون بود۰

1 - 2 - 3 

داخل کلیسا هم که نیمکت های چوبی و محراب قشنگش بود و دورتادورش هم تابلوهای نقاشی بود از مراحل به صلیب کشیدن حضرت عیسی۰ یه تابلوی نقاشی بزرگ هم بود که متعلق به شمعون بود که میگفت انگاری کشیش مسیحی بوده ولی زرتشتی ها مجبورش میکنن زرتشتی بشه قبول نمیکنه و میکشنش واسه همین هم توی تابلو پاش روی یه مار سیاه بود یعنی گول شیطان رو نخورده۰

1 - 2 - 3 - 4 - 5

من خیلی دوست داشتم عکس هایی که خودم گرفتم رو بذارم ولی متاسفانه خیلی تاکید داشت که عکس ها رو فضای مجازی نذارید چون انگاری میترسیدن واسشون بد شه یا فکر کنن اینا خواستن تبلیغ مذهبی کنن چون همچین اجازه ای ندارن ۰حتی یه برگه هایی بود اجازه نداد ببریم بخونیم چی توش نوشته میگفت خواستین عکس بگیرین بخونین بعد پاک کنین ۰ واسه همینم مجبور شدم عکس هایی که از گوگل تونستم پیدا کنم رو بذارم۰

بعدش یه سری توضیحات راجع به کلیسا داد و گفت اگر سوالی دارین بپرسین ۰ بچه ها چندتا سوال پرسیدن بعدش من سوالمو پرسیدم چون یه چیزی بود که همیشه توی ذهنم بود و دلم میخواست بدونم خودشون راجع بهش چی میگن۰

ازش پرسیدم که همیشه به ما گفتن که کتاب مسیحی ها در طی تاریخ توی حکومت های مختلف تغییر کرده و هرحکومتی به دلخواه خودش اومده و کتاب رو بازنویسی کرده و چندین کتاب وجود داره ، اینا حقیقت داره؟ 

گفت که تا حدودی حرفت درسته اما همه ی حقیقت نیست چون اصول دین هیچ وقت تغییر نکرده ولی یه سری قوانین رو نسبت به زمانه ی خودشون تغییر دادن مثلا توی مسیحیت طلاق وجود نداره ولی چون نیاز زمانه س ، اسقف این رو اضافه کرده و اینکه حضرت مسیح خودش کتابی نداشته و ۴ تا از شاگرداش هر آنچه میفهمیدن رو مینوشتن (اینجا یادم افتاد که راست میگه چون معجزه ی حضرت محمد قرآن بود ) 

بعدش پرسیدم یعنی توی این کتاب ها امکان داره جایی با هم تناقض داشته باشن؟ گفت که توی اصول دین نه ، همه یک حرف رو میزنن ولی اگر تفاوتی باشه توی قوانینه۰

من حس کردم ممکنه شبیه مرجع تقلیدهای مختلف ما باشه با صحبت هاش که هرکسی یه جوری میگه اعمال رو انجام بدین ولی اصل دین یکی هست ۰ من اطلاعاتم کامل نیست برا همین صحت گفته هام رو تایید نمیکنم۰

بعد از سوالام بهش گفتم راستش من چندین ساله دوس داشتم بیام و کلیسارو از نزدیک ببینم ولی تا به حال پیش نیومده بود و من خودم علاقه دارم راجع به ادیان مختلف بدونم ۰گفت که خیلی خوبه ولی یه چیزو یادت باشه هیچ وقت استناد نکن که فلانی اینو گفت پس درسته ۰ برو و خودت تحقیق و مطالعه کن و حقیقت رو پیدا کن۰

دانلودگونه3...
ما را در سایت دانلودگونه3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amy-hope0 بازدید : 164 تاريخ : شنبه 29 ارديبهشت 1397 ساعت: 14:33